مقدمه
زنان در هر جامعهای نقش حیاتی در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارند. در ایران نیز، زنان سهم بزرگی در تحول جامعه ایفا کردهاند؛ اما با وجود تلاشهای فراوان، همچنان با مشکلات گستردهای روبرو هستند که ریشه در ساختارهای قانونی، فرهنگی،
اجتماعی و اقتصادی دارد. این مقاله به بررسی جامع این مشکلات و تأثیر آنها بر زندگی زنان ایرانی میپردازد.۱. محدودیتهای حقوقی و قانونی
۱-۱. نابرابری در قوانین خانواده
قوانین خانواده در ایران به گونهای تنظیم شدهاند که حقوق زنان را در زمینههایی همچون ازدواج، طلاق، حضانت فرزند و ارث محدود میکنند. برای مثال:
-
طلاق: در حالی که مردان میتوانند هر زمان که بخواهند درخواست طلاق بدهند، زنان فقط در شرایط خاص مانند اعتیاد، خشونت یا عدم تأمین نفقه میتوانند دادخواست بدهند.
-
حضانت فرزند: حضانت معمولاً تا سن خاصی به مادر داده میشود، اما پس از آن به پدر یا جد پدری منتقل میشود، حتی اگر مادر شایستگی بیشتری داشته باشد.
-
ارث: سهم ارث زن نصف مرد است؛ حتی در مواردی که زن تنها فرزند خانواده باشد.
۱-۲. حق پوشش و آزادیهای فردی
قانون حجاب اجباری یکی از مهمترین مصادیق محدودیت آزادی فردی زنان در ایران است. عدم رعایت حجاب اجباری ممکن است منجر به برخوردهای قضایی، بازداشت یا محرومیتهای اجتماعی شود. همچنین، زنان برای خروج از کشور به اجازه همسر نیاز دارند، که ناقض حق آزادی سفر است.
۲. فرهنگ مردسالار و کلیشههای جنسیتی
۲-۱. نقشهای سنتی و تحمیلی
در بسیاری از خانوادهها و جوامع محلی، زنان هنوز هم در نقشهای سنتی "همسر خانهدار" یا "مادر تماموقت" محدود شدهاند. این نگاه سنتی باعث شده که بسیاری از زنان نتوانند به اهداف شخصی، تحصیلی یا شغلی خود دست یابند.
۲-۲. فشارهای اجتماعی
رفتارهای کنترلگرایانه از سوی خانواده، جامعه یا حتی نهادهای رسمی، زنان را تحت فشار قرار میدهد تا مطابق الگوهای رفتاری خاصی زندگی کنند. این موضوع استقلال فکری و فردی زنان را محدود کرده و آسیبهای روانی متعددی به همراه دارد.
۳. خشونت علیه زنان
۳-۱. خشونت خانگی
بر اساس گزارشهای موجود، بخش بزرگی از زنان ایرانی تجربه خشونت خانگی (فیزیکی، روانی، اقتصادی و جنسی) را دارند. با این حال، هنوز قانون جامعی برای حمایت از زنان قربانی خشونت در ایران تصویب نشده است.
۳-۲. آزار جنسی و فضای عمومی ناامن
زنان در خیابانها، محل کار، و حتی دانشگاهها با انواع آزارهای کلامی و فیزیکی مواجه هستند. نبود آموزش عمومی درباره احترام به حقوق زنان و همچنین نبود حمایت قانونی کافی، فضا را برای اینگونه رفتارها باز گذاشته است.
۴. موانع اشتغال و استقلال اقتصادی
۴-۱. تبعیض در بازار کار
با وجود افزایش سطح تحصیلات زنان، نرخ مشارکت اقتصادی آنان بسیار پایینتر از مردان است. عواملی مانند:
-
تبعیض در استخدام و ارتقاء شغلی،
-
عدم حمایت از زنان شاغل (مانند نبود مهدکودک در محل کار)،
-
و دیدگاههای سنتی نسبت به کار زنانهمگی در این موضوع مؤثر هستند.
۴-۲. دستمزد پایینتر
زنان معمولاً برای انجام کار مشابه، دستمزدی کمتر از مردان دریافت میکنند. این موضوع انگیزه آنها برای فعالیت اقتصادی را کاهش داده و به فقر و وابستگی اقتصادی بیشتر منجر میشود.
۵. مشارکت سیاسی و اجتماعی محدود
با اینکه زنان در انقلابها، انتخابات و جنبشهای اجتماعی مشارکت فعالی داشتهاند، اما حضور آنان در ساختارهای تصمیمگیری همچنان محدود است:
-
درصد نمایندگان زن در مجلس بسیار پایین است.
-
حضور زنان در مناصب اجرایی کلان یا وزارتخانهها نادر است.
-
نگاههای محافظهکارانه نسبت به رهبری زنان، مانعی جدی برای پیشرفت آنهاست.
۶. ازدواج اجباری و کودکهمسری
در بسیاری از مناطق ایران، ازدواج دختران در سنین پایین، گاه زیر ۱۵ سال، هنوز هم رواج دارد. این پدیده عوارضی چون ترک تحصیل، بارداری زودهنگام، خشونت خانگی، و افسردگی را به همراه دارد. قوانین فعلی نیز با بالا بردن سن قانونی ازدواج برای دختران به درستی مقابله نکردهاند.
نتیجهگیری و راهکارها
زنان در ایران با مجموعهای از مشکلات اجتماعی و حقوقی مواجهاند که ریشه در ساختارهای سنتی، فرهنگی و قانونی دارد. برای برونرفت از این وضعیت، باید گامهای اساسی برداشته شود، از جمله:
-
اصلاح قوانین تبعیضآمیز بهویژه در حوزه خانواده، ارث، طلاق و حضانت.
-
تدوین قانون جامع برای مقابله با خشونت علیه زنان.
-
افزایش آگاهی عمومی از طریق آموزشهای مدرسهای و رسانهای.
-
حمایت از مشارکت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی زنان با ایجاد فرصتهای برابر.
-
توانمندسازی اقتصادی زنان از طریق آموزشهای فنی، حمایتهای دولتی و تسهیلات بانکی.
امید است که با تلاش جمعی، فضای عادلانهتری برای زنان در ایران فراهم شود، تا آنها نیز بتوانند بهصورت کامل در مسیر توسعه کشور سهیم باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر