۱۴۰۴ تیر ۳۰, دوشنبه

نامه خواهران و برادران سعید ماسوری؛ تبعید برادرمان شکنجه خاموش است


 

خبرگزاری هرانا – خواهران و برادران سعید ماسوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، در نامه‌ای خطاب به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، از بیش از ۲۵ سال حبس بی‌وقفه او بدون حتی یک روز مرخصی سخن گفتند و تلاش‌ها

برای انتقال ناگهانی وی به زندان زاهدان را نوعی تبعید غیرقانونی و “شکنجه خاموش” توصیف کرده‌اند. آنان با اشاره به رنج‌های عمیق مادر سالخورده خود، از گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل خواسته‌اند برای جلوگیری از این بی‌عدالتی انسانی و حقوقی علیه برادرشان اقدام کند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خواهران و برادران سعید ماسوری با انتشار نامه ای خطاب به مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل از او خواستند که برای احقاق حقوق آقای ماسوری تلاش کند.

آن‌ها در بخشی از این نامه، با اشاره به ۲۵ سال حبس بی‌وقفه برادرشان، نوشته‌اند: برادرمان را بدون هیچ حکم قضایی و بدون هیچ توضیحی، به زاهدان می‌خواهند تبعید کنند؛ شهری دور از خانواده، که گویی ساخته شده تا زندانیان را نه در خاک، بلکه در تنهایی و فراموشی دفن کند. این اقدام، چیزی جز تبعید غیرقانونی و شکنجه خاموش نیست.

متن این نامه که نسخه‌ای از آن در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در پی می‌آید:

“نامه به گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران

به نام انسانیت سرکار خانم مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران

خانواده سعید ماسوری – خواهران و برادران او – با احترام و از ژرفای رنجی ۲۵ ساله، این نامه را به شما می‌نویسیم. برادرمان، سعید ماسوری، اکنون بیش از ۲۵ سال است که بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به‌سر می‌برد. شاید نام او برای بسیاری از یاد رفته باشد، اما برای ما، برای مادری که هنوز هر روز با قاب عکس پسرش سخن می‌گوید، سعید همچنان قلب تپنده‌ی این خانواده است. برادر ما، سعید ماسوری، بیش از ۲۵ سال است در زندان‌های رژیم ایران حبس می‌کشد. او روزی به اعدام محکوم شد و بعدها به حبس ابد. اما هیچ دادگاهی، هیچ قاضی‌ای، حکم به تبعید و فراموشی او در زاهدان یا زندان دیگری نداد.

در تمام این سال‌ها، تنها دلخوشی پدر و مادرم دیدن او بود، همان ملاقات‌های کوتاه، همان دستانی که از پشت شیشه لمس نمی‌شدند، اما برای پدر پیرم امید زندگی بودند. مادرم، که سال‌ها هر چهارشنبه لباس‌های تازه‌ برای پسرش می‌آورد، حالا حتی نام او را به یاد نمی‌آورد. دکترها گفتند فراموشی‌اش از غم بیش از حد است؛ از دلتنگی‌ای که استخوان می‌ساید، از بغضی که هرگز گفته نشد.

اکنون، برادرمان را بدون هیچ حکم قضایی، بدون هیچ توضیحی، به زاهدان می‌خواهند تبعید کنند؛ شهری دور از خانواده، شهری که گویی ساخته شده تا زندانیان را برای همیشه دفن کند، نه در خاک، که در تنهایی و فراموشی.

آیا این نه یک شکنجه مضاعف است؟ آیا انتقالی بدون حکم دادگاه، آن‌هم بعد از ۲۵ سال حبس، چیزی جز شکنجه خاموش است؟ آیا این مجازات مادری نیست که در پیری چشم به راه فرزندش مانده و حالا حتی تصویرش را گم کرده است؟

خوب است بدانید که یکی از خواهران ما که اکنون در ایران است و هر روزه این درد و رنج‌ها را زندگی می‌کند، به دلیل تبعات امنیتی که برای او متصور است، نمی‌تواند و نباید چیزی بگوید، و الا برادرمان تنها عزیزی که می‌تواند در ملاقات‌ها در آغوشش بگیرد را هم از دست می‌دهد.

شاید او باید نویسنده این نامه می‌بود، ولی ما که کمی بیشتر در امان هستیم، از طرف خودمان و او و همه کسانی که ناچار به سکوتند، این نامه را می‌نویسیم.

ما از شما نمی‌خواهیم معجزه کنید. فقط می‌خواهیم صدای ما را بشنوید. برادرمان سزاوار این همه رنج نبود. ما سزاوار فراموش شدن نبودیم.

از شما تقاضا داریم: در مقابله با این اجحافات غیرانسانی و غیرقانونی، آنچه در توان دارید برای جلوگیری از آن انجام بدهید.

با احترام و اشک خانواده ماسوری. ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۵ – کانادا”

روز گذشته مسئولان زندان تلاش کردند سعید ماسوری، زندانی سیاسی، را از زندان قزلحصار کرج خارج و به زندان زاهدان تبعید کنند. این تصمیم که با مفاد حکم محکومیت وی مغایرت دارد، با مخالفت آقای ماسوری مواجه شد و در نهایت اجرای آن به حالت تعلیق درآمد.

ماموران وزارت اطلاعات، روز چهارشنبه هفته گذشته با حضور در زندان قزلحصار تلاش کردند تا سعید ماسوری، را به محل نامعلومی منتقل کنند. این اقدام با واکنش اعتراضی و مقاومت زندانیان این سالن مواجه شد، به‌نحوی که درگیری‌هایی میان ماموران و زندانیان رخ داد و نهایتا نیروهای امنیتی این زندانی محکوم به حبس ابد را به بند عمومی زندان بازگرداندند.

سعید ماسوری در خردادماه سال جاری، با نگارش نامه‌ای از زندان قزلحصار کرج از روند صدور و اجرای احکام اعدام در ایران، به‌ویژه در مورد متهمان سیاسی، انتقاد کرده بود.

دکتر سعید ماسوری متولد ۱۳۴۴ است. وی به منظور ادامه تحصیل در کشور نروژ به سر می‌برد تا اینکه در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۰ به خانواده او اطلاع دادند که سعید در حین بازگشت به ایران توسط ماموران وزارت اطلاعات در شهرستان دزفول دستگیر شد. او در تاریخ ۱۹ دی‌ماه ۱۳۷۹ به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران در شهرستان دزفول بازداشت شد؛ هر چند باید اشاره کرد که در اردیبهشت سال بعد به خانواده وی بازداشت او اطلاع داده شد. این زندانی از زمان دستگیری مدت ۱۴ ماه را در یکی از سلول‌های انفرادی اداره اطلاعات اهواز سپری کرد و پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او سپس به زندان قزلحصار کرج انتقال یافت.

سعید ماسوری نهایتا در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد ولی در ‌‌‌‌نهایت حکم وی به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.

آقای ماسوری از زمان بازداشت تا این لحظه بدون هیچ‌گونه مرخصی در اماکن مختلفی از جمله بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز، زندان اوین و زندان رجایی شهر کرج حبس خود را سپری کرده است. این زندانی سیاسی در طی سال‌ها، بارها و در مواجهه با اقدامات غیرقانونی مسئولان زندان‌ها و نیروهای امنیتی اعتصاب غذا کرد و سابقه آسیب‌دیدگی جسمی و محرومیت از مراقب پزشکی در زندان را نیز دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

جان‌باختن یک سوختبر که در پی تیراندازی نیروهای نظامی‌ زخمی شده بود

  خبرگزاری هرانا – روز گذشته، یک سوختبر که پیشتر بر اثر تیراندازی نیروهای نظامی در مناطق مرزی شهرستان میرجاوه زخمی شده بود، در بیمارستان جان...