۱۴۰۴ تیر ۲۶, پنجشنبه

درخواست طلاق و قتل زنان؛ دفترخانه مکان قتل بود


۲۴ تیر ۱۴۰۴- ایران وایر

بر اساس قوانین حقوق خانواده که  برگرفته از فقه اسلامی است، حق طلاق در انحصار مرد است و حتی این‌که این حق را از خود ساقط کند ندارد. این صاحب‌اختیار زندگی بودن در همدستی با تابوهای ذهنی و فرهنگی در مورد طلاق و جدایی بلای جان

زنان بسیاری است.

شمار زیادی از قتل‌های ناموسی به دلیل آن رخ می‌دهد که زنی، عنان از کف می‌دهد و تصمیم می‌گیرد زندگی مشترکش با مردی را به پایان برساند و اوست که درخواست طلاق را مطرح می‌کند.

بررسی‌های ایران‌وایر نشان می‌دهد در شمار زیادی از جنایت‌های ناموسی عاملیت زن برای پایان دادن به زندگی او با یک مرد نقش مهمی داشته است.

در دادگاه‌ها خانواده چه می‌گذرد و چرا زنان در پروسه طلاق و حتی گاهی پس‌ازآن توسط مردان نزدیک به خود به قتل می‌رسند؟

***

 یاسمن نصرتی؛ در ابتدای مسیر جدایی کشته شد

روز ۲۷اردیبهشت۱۴۰۴، زنی جوان در منطقه تفریحی «امیریه» شاهرود، به قتل رسید. پیکر بی‌جان «یاسمن نصرتی»، در یک خودروی پژو رهاشده  بود، در حالی پیدا شد که نشانه‌هایی آشکار از فشار در ناحیه گردن و خفگی داشت و موجب شد پلیس جنایی مرگ براثر خفگی را به‌عنوان تشخیص اولیه اعلام کند.

یکی از نزدیکان یاسمن بعد از انتشار گزارش اولیه از قتل او در ایران‌وایر با ارسال پیامی گفت: «همسر یاسمن مرد فاسدی بود. بارها او را دیده بودم که زنانی را سوار ماشینش می‌کرد و در شهر می‌گرداند. این حرف‌ها به گوش یاسمن می‌رسید. هرچقدر بگویم از مظلومیت و معصومیت یاسمن کم است. فقط  دو سال از ازدواجشان می‌گذشت اما شوهرش چون با زن‌های دیگر رابطه داشت به طرز عجیب و بیمارگونه‌ای شکاک بود و مدام به یاسمن اتهامات ناروا می‌زد.»

یاسمن دو سال تحمل کرد اما بی‌اعتمادی همسرش رابطه‌شان را به مرز فروپاشی کشاند: بارها او را تهدید کرده بود و درنهایت هم او را به حاشیه شهر کشاند و با کمربند او را خفه کرد.

به گفته این منبع آگاه، یاسمن بارها خواسته بود که همسرش به‌جای زورگویی، قلدری و خشونت با مشکلات روحی خود مواجه شود و کمک تخصصی بگیرد، خواسته‌ای که هیچ‌وقت توسط همسرش جدی گرفته نشد: «او حاضر شد به‌جای استفاده از کمک تخصصی و حاکمیت قانون، خشونت را انتخاب کند. وقتی هم یاسمن ناامید شد و موضوع طلاق را مطرح کرد شوهرش گفت یا با من زندگی می‌کنی یا اصلا زندگی نمی‌کنی!»

یاسمن نصرتی یکی از صدها زنی است که تنها دلیل از دست رفتن جانش اصرار بر جدایی و طلاق است. او تنها درخواست طلاق را مطرح کرده بود، یعنی حتی آن را به محکمه نبرده بود.

نرمین پیرهمن؛ در میانه مسیر جدایی کشته شد

«نرمین پیرهمن» اما بخشی از مسیر طلاق را طی کرده بود. او قربانی کودک همسری بود و وقتی کشته شد تنها ۲۷ سال داشت. زنی که به گفته نزدیکانش انواع خشونت را در زندگی‌اش تجربه کرده بود: «در ۱۴ سالگی با مردی که ۱۲ سال از او بزرگ‌تر بود مجبور به ازدواج شد. ۱۵ ساله بود که مادر شد سال‌ها سوخت و ساخت و هزاران بار قهر کرد اما او را دوباره به خانه شوهرش می‌فرستادند.»

 درنهایت نرمین تصمیم گرفت جانش را بردارد و برود:‌«رفت و به‌عنوان پرستار سالمند در خانه‌ای دور از شهر و دیارش مشغول کار شد. شوهرش یک‌بار پیدایش کرد و او را با چوب مورد ضرب‌وجرح قرارداد؛ اما نرمین جان به دربرد. شوهرش ترسیده بود او را برده بود بیمارستان اما حتی وقتی در آن حال چشم‌باز کرد گفت طلاق می‌خواهم.»

درنهایت پسرعموی شوهرش در تماسی تلفنی به نرمین و مادرش گفت به دفترخانه بروند تا طلاق بگیرد. نرمین و مادرش رفتند شوهرش هم آمد. سلام‌علیکی کردند، نرمین جلو رفت و پشت سرش حشمت. مادر نرمین همین‌که خواست وارد دفترخانه شود، حشمت در دفتر را بست و با چاقو به جان نرمین افتاد. هرقدر در توان داشت چاقو زد تا تن بی‌جان نرمین بر زمین افتاد. سپس در را باز کرد، به بیرون رفت و رو به مادر نرمین گفت: «برو جنازه دخترت را بردار. کشتمش.»

معصومه اسدبیگی؛ بعد از نقطه پایان بر زندگی مشترک کشته شد

اوایل مرداد۱۴۰۳ زنی ۴۹ ساله در محله «نارمک» تهران در مقابل محل کارش که یک بوتیک لباس بود، توسط همسر سابقش به قتل رسید.

«معصومه اسدبیگی» در حالی از ناحیه قفسه سینه و سر مورد اصابت ضربات متعدد چاقو قرار گرفت و جانش را از دست داد که ۱۳ سال از طلاق قانونی با همسرش می‌گذشت  و موفق شده بود حضانت دخترش را از سن هشت‌سالگی بر عهده بگیرد. پسرش هم پس از رسیدن به سن ۱۸ سالگی تصمیم گرفته بود به زندگی با مادرش ادامه دهد؛ موضوعی که موجب عصبانیت همسر سابق معصومه شد و به همین سبب تصمیم به قتل او گرفت.

یکی از همسایگان معصومه به «ایران‌وایر» گفته است که او زنی آرام بود و هرروز با دخترش به بوتیک می‌رفتند و با اتمام کارشان به خانه بازمی‌گشتند.

پسر معصومه اسدبیگی در گفت‌وگو با رسانه‌ها اذعان کرده که پدرش مردی خشن بوده و او را به‌شدت کتک می‌زده است. دلیل جدایی خانم اسدبیگی و تصمیم فرزندانش برای زندگی با او هم به همین خشونت عیان پدر بازمی‌گردد.

قانون به مردان می‌گوید رییس خانواده تویی

«طلاق» یکی از حقوق انحصاری مردان در ایران است. حقی که مردان اگر بخواهند هم نمی‌توانند واگذارش کنند.

مرضیه محبی وکیل دادگستری درباره پروسه طلاق به ایران‌وایر می‌گوید: «اگر زنی طلاق بخواهد مرد راضی به طلاق نباشد و در برابر خواست زن مقاومت کند، راه پررنج و زحمت دوسه‌ساله پیش پای زن قرار می‌گیرد، او باید از دادگاه طلاق بخواهد، باید ثابت کند که ادامه زندگی به سبب سو رفتار شوهرش غیرقابل‌تحمل و سخت و زیان‌بار است، یا اینکه ثابت کند زوج یکی از دوازده شرط ابتدای سندهای رسمی ازدواج را نادیده گرفته و اینک به‌موجب همان شروط و درنتیجه تخلف از آن‌ها، وکیل در طلاق خود شده و دادگاه باید به او اجازه بدهد که خودش را در دفتر طلاق مطلقه کند.»

به گفته این وکیل دادگستری این‌ها اما همه روی کاغذ شدنی است: «در محاکم جمهوری اسلامی بنا به قانون و بنابر ایدئولوژی حاکم بر دستگاه قضا، زنان در موقعیت فرودست قرار دارند و ادعایشان به‌راحتی پذیرفته نمی‌شود، مثلا اگر ادعا کنند که به‌طور مداوم و مستمر از جانب زوج مورد خشونت خطرناک قرارمی‌گیرند و جانشان درخطر است، دادگاه خانواده  می‌گوید در صورتی ادعای زن را می‌پذیرد که چند بار به دلیل ضرب و شتم، به دادسرای عمومی شکایت کرده  و در دادگاه  چند حکم مبنی بر محکومیت مرد به پرداخت دیه، به دلیل ایراد صدمه جسمانی به زن، صادرشده باشد.»

ناکارآمدی قوانین طلاق در مواجهه با زنان آنجا بیشتر خودنمایی می‌کند که می‌بینیم هم در شروط ضمن عقد راجع به سورفتار، هم در اسناد رسمی ازدواج و هم در ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی که راجع به عسر و حرج و طلاق سخن گفته‌شده، زن در صورتی می‌تواند خشونت‌ورزی شوهرش را مستند طلاق خود قرار دهد که این خشونت «مستمر و در یک محدوده زمانی» جریان داشته باشد. مرضیه محبی می‌گوید: «دقیقا در همین نقطه است که بیشتر قتل‌ها اتفاق می‌افتد، زن اگر جرات و جسارت هزینه و توان طرح شکایت کیفری به دلیل خشونت‌ورزی زوج را داشته باشد و گواهی پزشکی قانونی داشته باشد و قاضی هم شاهد و دلایل دیگر نخواهد و خیلی سخت نگیرد، مرد به پرداخت مبلغی  بابت دیه محکوم می‌شود که برای پرداختش یک سال فرصت دارد.  این مجازات بازدارنده نیست و حتی باعث تکرار جرم می‌شود. بسیاری مردان وقت کتک زدن زنان می‌گویند می‌زنم پولش را می‌دهم.»

بدن زن، عرصه تاخت‌وتاز شرع و قانون

به باور مرضیه محبی که برای سال‌های طولانی وکیل زنان تحت خشونت بوده است بدن زن بی‌دفاع و عرصه تاخت‌وتاز خشونت شرع و قانون و مردان خانواده است: «مرد به خاطر احساس سلطه و حاکمیت بر بدن زن در برابر طلاق مقاومت می‌کند، شرع، عرف اخلاق سنتی، فرهنگ نیز طلاق گرفتن زن را مذموم می‌دانند، بسیاری از مردان طلاق را نه یک حق برای دفاع از زندگی و حیات زن، بلکه متوهمانه، نتیجه  خیانت زن و پشت کردن به خود می‌دانند و چون ارزش مادی بدن زن نیز نیمی از مرد است کشتن زن را جرم پرهزینه و خطرناکی نمی‌بینند. به عبارتی رویه قضایی، قانون و شرع زنان را تحت سلطه قانون و مردان می‌دانند و هیچ حفاظتی از آن نمی‌کنند.»

هیچ نظری موجود نیست:

پوریا نصیری به ۳ ماه حبس محکوم شد

  ت 24 خبرگزاری هرانا – پوریا نصیری، شهروند اهل مهاباد توسط دادگاه انقلاب این شهر به سه ماه حبس محکوم شد. حکم صادره به مدت دو سال به حالت تع...